فراموش شدن چالش هايي که دهه شصتي ها با آن دست به گريبانند/ چالش تأخير در ازدواج و بيکاري را حل کنيد، سالمندي پيش کشتان
دهه شصتي ها؛ نسلي که خود را متفاوت از ساير دهه هاي مي دانند چرا که آنها از نظر سبک زندگي، نوع بازي ها، خاطراتي دوران کودکي و حتي مدرسه رفتن با بچه هاي دهه هفتاد و دهه هشتاد تفاوت زيادي دارند.
اين متفاوت بودن تا جايي است که در تعريف دهه شصتي بودن نيز مناقشاتي در بين متولدين دهه شصت و دهه پنجاه به وجود آمده است. افراد متولد دهه شصت فکر مي کنند که چون در سال هاي 60 تا 69 متولد شده اند پس دهه شصتي محسوب مي شوند و اين در حالي است که متولدين اواخر نيمه دوم دهه پنجاه و نيمه اول دهه شصت +2 بر اين باور هستند که چون کودکي خود را در دهه شصت سپري کرده اند از نگاهي ديگر دهه شصتي محسوب مي شوند. به واقع تعريف گروه دوم از دهه شصتي بودن – از منظر تفاوت در سبک زندگي و اتفاقات سياسي و پديده هاي اجتماعي و ارتباطات اجتماعي- درست تر و معقولانه تر است.
با توجه به تعريف گروه دوم از دهه شصتي بودن -يعني گذراندن دوران کودکي در دهه شصت-! با نگاهي هر چند کوتاه مي توان به چرايي تفاوت اين گروه با ساير گروه هاي ديگر پي برد. دهه شصتي هاي مذکور جنگ تحميلي و تأثيرگذاري آن بر اقتصاد و فرهنگ و حتي اجتماع را تجربه کرده اند، ورود سخت به دانشگاه و تحصيلاتي که تا کنون نتوانسته است شغل مناسبي را براي شان به ارمغان بياورد، تأخير در ازدواج و را تجربه کرده اند در حالي که متولدين سال هاي 67 تا 70 کمتر درگير اين دست مسائل مي باشند.
امروزه نيز بحث چالش سالمندي اين قشر بر سر زبان ها افتاده است! گويي همه کارها و رسيدگي به همه امور دهه شصتي ها انجام شده و چالش سالمندي اين گروه که هنوز دوران جواني را سپري مي کنند؛ پيش روست و بايد براي آن برنامه ريزي کرد.
اين در حالي است که آمارها از مسائل مهم تري خبر مي دهند که بايد بيشتر مورد توجه و حل و فصل قرار بگيرد. مسائلي چون رسيدن به مرحله تجرد قطعي که بحث هاي زيادي جمعيت شناسي و جامعه شناسي را در بر داشته است. کاظمي پور جمعيت شناس در اين زمينه مي گويد: در رده سني 30 تا 34 سال که مربوط به دختران متولد نيمه اول دهه 60 هستند، هنوز 645 هزار دختر مجرد وجود دارد که در ميان آنها شانس ازدواج به حداقل رسيده است. در مجموع دختران ازدواج نکرده زير 50 سال به بيش از يک ميليون نفر ميرسد. اين ارقام نشان ميدهد دختراني که به سن تجرد قطعي رسيدهاند شانس و فرصت ازدواج آنها به حداقل ميرسد و بيش از يک ميليون نفر از دختران بالاي 35 سال به سن تجرد قطعي رسيدهاند و فرصت ازدواج براي آنها به حداقل رسيده است.
مرکز آمار ايران نيز شش ماه گذشته اعلام کرد: «دهه شصتيها با 16 ميليون و 802 هزار و 46 نفر بيشترين سهم از جمعيت کشور را دارند و يک سوم مردهاي دهه شصتي هنوز ازدواج نکردهاند.»
دهه شصتي ها تعريف شده در اين گزارش ما همانگونه که از سن ازدواج شان گذشته است و در مرز 40 سالگي يا دو – سه سالي بالاتر از آن هستند در حال گذر از سن باروري نيز مي باشند در اين باره برکاتي، مديرکل دفتر سلامت جمعيت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت فرودين امسال گفت که از سال 95 به بعد ميزان تولدهايمان در کشور سالانه 40 هزار مورد کمتر شده است. همچنين درسال 89 نزديک به 890 هزار ازدواج داشتيم که اين عدد در سال 96 به 680 هزار ازدواج و هماکنون به 650 هزار ازدواج رسيده است.
به اعتقاد وي چالش دهه شصتيهايمان اين است که دارند از سن باروري ميگذرند. بهعنوان مثال دختران متولد 60 در آستانه 38 و 40 سالگي هستند و اگر شرايط مناسب براي ازدواجشان ايجاد نشود، از چرخه فرزندآوري خارج ميشوند. بايد توجه کرد که معضل اصلي ازدواج در کشور، مسائل فرهنگي است و اميدواريم اين مشکل با کمک رسانه تقليل پيدا کند. بعد از اين موارد، درآمد و مسائل اقتصادي نيز نقش دارند.
مسئله بيکاري تؤامان با سختي هاي ورود به دانشگاه براي متولدين اواخر نيمه دوم سال پنجاه تا دهه اول سال شصت يکي ديگر از چالش هاي پيش روي دهه شصتي هاست .
فاطمه ذوالقدر نماينده مجلس شوراي اسلامي در اين باره مي گويد: متولدين اين سالها بهسختي وارد دانشگاه شدند و پس از اتمام تحصيل هم با معضل بيکاري روبهرو بوده و هستند. تحصيلات، پيدا کردن شغل و استقلال مالي، سالهاي زيادي از عمر جوان ايراني را براي فراهم کردن يک زندگي مناسب، ميگيرد و اضطراب رويارويي با موقعيتهاي مختلف زندگي را افزايش ميدهد.
ذوالقدر توضيح ميدهد: اين موضوع در حالي است که معمولاً آموزشهاي ارائه شده نيز چه از طرف والدين و چه از طرف نهادهاي آموزشي چندان در بر گيرنده مهارتهاي لازم براي زندگي نبوده است. به نظر ميرسد در کنار موانع اقتصادي، علت نرخ پائين ازدواج دهه شصتيها را بايد در اين مسائل هم جستوجو کرد.
به هر حال ساختن چالش هايي مانند چالش سالمندي براي دهه شصتي ها در صورتي که هنوز مرز 40 سالگي را رد نکرده اند و با توجه به شرايط پيش رو مسائل و مشکلات بسياري را يا پشت سر نهاده يا با آن گريبانگير هستند کاري نادرست و بدور از انصاف است. چرا که نگراني براي چالش هاي بسياري چون تأخير در ازدواج، بي کاري و کم شدن شانس باروري براي اين گروه بسيار مهم تر و عاقلانه تر است.
انتهاي پيام/*
درباره این سایت